اتاق مشاوره – سلامت یا عدم سلامت رابطه

منیژه غفاری – ونکوور

خانم شین. خ. از ونکوور پرسیده‌اند:

«ممکن است لطفاً بفرمایید که سلامت یا عدمِ سلامت یک رابطه با چه معیارهایی سنجیده می‌شود و اصولاً تعریف رابطهٔ سالم چیست؟»

زندگی خانوادگی سالم و شادی‌آفرین دارای چند ویژگی زیربنایی است. قبل از اینکه به سؤال شما جواب بدهم، یادآور می‌شوم که لازمهٔ ایجاد و ذاتی‌کردنِ این ویژگی‌های زیربنایی در هر رابطه‌ای، همّت، دقت، معرفت، آگاهی و حس تشنگی درون به تغییر و علاقه‌مندی به یک رابطهٔ نزدیک است. این‌ها هر کدام توضیحات بسیار مفصّلی دارند که در حوصلهٔ این پاسخ نیست. موارد یادشده را معمولاً در گروه‌های روان‌درمانی/آموزشی و جلسات رودررو بیشتر و عمیق‌تر باز می‌کنیم.  

پنج ویژگی مهم رابطهٔ سالم از این‌ قرارست:

۱- احترام به هویت‌های مستقل شخصی و انسانیِ یکدیگر، دیدن و پذیرفتن فرد آن‌گونه که هست، نه آن‌گونه که ما انتظار داریم او باشد. (Respect to person’s identity)

۲- اعتماد متقابل و حمایت‌های روحی، روانی (Trust)  

۳- ایجاد مرزهای سالم و پایبندیِ متقابل به این مرزهای فردی/اجتماعی (Healthy Boundaries)

۴- گفت‌وشنود سالم (Healthy Communication & Dialogue)

۵- مذاکره، تبادل نظر، تصمیم‌گیری و توافق پیرامون مسائل اساسی زندگی، مانند تربیت فرزندان، تصمیم‌گیری‌های مالی، شغلی و… (Negotiation)

برای ارزیابی رابطهٔ سالم خود می‌توانید به سؤالات زیر جواب دهید:

۱- آیا به حقوق فردی یکدیگر احترام می‌گذارید؟

۲- آیا می‌توانید او را با عزیزانی که همیشه قسمتی از زندگی او بوده و هستند، و به‌ آن‌ها وابستگی دارد، بدون حسادت، بخل و کنترل تقسیم کنید؟

(به‌یاد داشته باشید که شما زندانبان انسان دیگری که نام او را همسر، مونس، و یا عزیز می‌گذارید، نیستید.)

۳- آیا ذاتاً به برابری طرفینِ رابطه باور دارید؟

۴- آیا می‌توانید احساسات و نیازهای فردی‌تان را ابراز کنید؟

۵- آیا هر دوی شما احساس مسئولیت و تعهد نسبت به این رابطه دارید؟

۶- آیا خود و دیگری را آن‌گونه که هستید و هستند، پذیرفته‌اید؟

۷- آیا در معیارهای ارزشی، اتفاق نظر دارید؟

۸- آیا قادر به مذاکره و تبادل نظر با حفظ هویت‌های فردی‌تان هستید؟

۹- آیا توانایی ایجاد زمان‌های شاد و لذّت‌بخش را دارید؟ (مانند خنده، موسیقی و رقص، جوک، ورزش‌ها و تفریحات مشترک)

۱۰- تا چه حد خود را می‌شناسید؟

هرچقدر ما شناخت دقیق‌تری از خود داشته‌ باشیم، احتمال اینکه بتوانیم در رابطهٔ سالم‌تری قرار بگیریم، بیشتر است. به‌عنوان نمونه، شناخت از نیازها، کمبودهای روحی، توانمندی‌ها، میزان هوش عاطفی، تأثیرِ رنج‌های گذشته و غیره، لیست کوتاهی از این مجموعه است. این معنایش کامل بودن یا ناکامل بودن فرد نیست، بلکه این است که بدانیم چه ترکیب شخصیتی‌ای مناسبِ ما است و چه ترکیبی مناسبِ ما نیست.

البته تغییر و تحول در انسان‌ها امری غیرقابل اجتناب است. معمولاً این تغییرات دستاورد خودشناسی و خودآگاهی در طول زمان است. گاهی دو زوج این تغییرات را با هم تجربه می‌کنند و گاه به تنهایی. اگر تغییرات درونی فرد در خلوتگاه خود و بدون گفت‌‌وشنود با شریک‌ زندگی‌اش صورت گیرد، جداافتادن از یکدیگر پدیده‌ای اجتناب‌ناپذیر است. گفت‌وشنودهای دائمی و تبادلات فکری، احتمال این جدایی‌ها را کمتر و احتمال رشد و تغییرات دو نفر را در کنار یکدیگر، بیشتر خواهد کرد. در این فعل و انفعالات درونی، گاه هویت، گاه سلیقه، گاه معیارهای ارزشی، و گاه نیازها و آرزوها تغییر می‌کنند. با خودشناسی و با دانستن اینکه چه چیزهایی ما را به‌لحاظ روحی و روانی ارضا می‌کند، و یا برعکس آزارمان می‌دهد، وارد رابطهٔ گفت‌وشنود و مذاکره با فرد مورد نظر می شویم.

به عنوان نمونه، زوجی برای مشاورهٔ مشترک به من مراجعه می‌کنند. زن گله‌مند است که شوهرش به نیازهای جنسی او توجه نمی‌کند و تنها به رفع نیازهای جنسی خودش توجه دارد. شوهر می‌گوید، من چه کنم، توانم همین است. شما چه فکر می‌کنید؟

در اینجا من به چند نکته اشاره می‌کنم:

۱- متأسفانه صحبت از مشکلات جنسی در روابط، در جامعه‌ای که ریشه‌های سنتی و مذهبی دارد، تابو است. این تابوها را باید شکست و باید دربارهٔ آن‌ها بحث‌های آموزشی، اجتماعی و علمی کرد. اگر زن و شوهری، از کمک‌های روان‌درمانی استفاده کنند، قدم بسیار مفیدی در بازسازی روابطشان برمی‌دارند.

۲- مسئله‌ٔ اصلی، رابطهٔ‌ جنسی کم یا زیاد نیست. بلکه، عدم توافق بین طرفین و عدم تناسب میزان نیازهای طرفین، ایجاد اشکال می‌کند. مجدداً این سؤال پیش می‌آید که آیا توان گفتگو و تبادل نظر را دارید؟ اگر تفاوت‌های فکری، روحی و جنسی فاحش باشد، خودبه‌خود ایجاد اصطکاک می‌کند. در اینجاست که اهمیت ارزش‌های پایه‌ای و چگونگی کاربرد آن‌ها، نشان‌‌دهنده‌ٔ هنر زندگی و مهارت در زندگی خانوادگی-اجتماعی است.

۳- یکی از مشاهدات حرفه‌ای‌ام در روابط زوجین این بوده است که طرفین در حل مشکلاتشان تنبل و کم‌کارند. چون فائق‌آمدن بر مشکلات، نیازمند به تشنگیِ به تغییر، توانایی و آگاهی است. بسیاری از این مسائل در ضمیر ناخودآگاه ما صورت می‌گیرد که خود بر آن آگاه نیستیم، و تنها در یک مسیر روان‌درمانی، روانکاوی و خودشناسی و خودیابی‌ست که به آن دسترسی پیدا می‌کنیم.

۴- پدیده‌های اجتماعی-سیاسی، مثل تفاوت‌های نژادی (Race)، طبقاتی (Class)، جنسیتی (Gender)، توانایی‌های فیزیکی (Physical abilities)، سلامت روح و روان (Mental health) و غیره، نقش تعیین‌کننده‌ای در یک رابطهٔ سالم دارند. بحث پیرامون این مسئله، بسیار وسیع است که در چارچوب این پاسخ نمی‌گنجد.

در نهایت، یادآوری می‌کنم، تنبلی، بی‌توجهی، یا رعایت‌نکردن اصول ابتداییِ یک رابطهٔ سالم، مثل غده‌ٔ سرطانی خوش‌خیمی، ممکن است در اثر سهل‌انگاری به غدهٔ سرطانی بدخیمی تبدیل شود. در واقع رسیدگی‌نکردن و عدم توجه به این‌ها، شروعِ اتمامِ یک رابطهٔ زیبا و دوست‌داشتنی است.

* * * * *

لطفاً سؤالات خود را به آدرس ایمیل counselling@hamyaari.ca ارسال نمایید. نام و آدرس ایمیل شما کاملاً محرمانه تلقی می‌شود و با هیچ نهاد حقیقی و حقوقی‌ای به اشتراک گذاشته نخواهد شد.

ارسال دیدگاه